سه شنبه مامانی کلاس داره و نورا خانم باید بره پیش مامان جونش بمونه البته اگه جوابت نکنن آخه دیشب که رفته بودم دندون پزشکی کلی جیغ و داد راه انداخته بودی که مامان جون مجبور شده بود بهم زنگ بزنه من برگردم آی شیطون عصری هم میریم خونه مامان بزرگ نذری حلوا داره میریم اونجا کمکش کنیم بعد هم کلی دعا کنیم
آخیییییش که چه خوشمزست این حریره امروز خیلی با اشتها این حریره رو خوردی گلم نوش جونت اولین بار بود که میدیدم چه با ولع دهنتو باز میکنی زود زود بخور میخوام خیلی زود بزرگ بشی مامانی من وبابایی خیلی دوست داریم اخیرا که بابایی سرما خورده نورا می فهمه که باباش بغلش نمیکنه و بی تابی باباشو میکنه آخه دخترم میخواد تو سرما نخوری نازنین
آخیییییش که چه خوشمزست این حریره امروز خیلی با اشتها این حریره رو خوردی گلم نوش جونت اولین بار بود که میدیدم چه با ولع دهنتو باز میکنی زود زود بخور میخوام خیلی زود بزرگ بشی مامانی من وبابایی خیلی دوست داریم اخیرا که بابایی سرما خورده نورا می فهمه که باباش بغلش نمیکنه و بی تابی باباشو میکنه آخه دخترم میخواد تو سرما نخوری نازنین